مجله اینترنتی ALL Things 4U همه چیز از همه جا برای شما
صفحه اصلی |
تماس با من |
| ||
|
پیش از هر چیز باید روشن کرد که منظور از "روزگار گفتمان شریعتی" چیست. بیگمان شریعتی نیز مانند دیگر روشنفکران و گویندگان و نویسندگان پُر اثر و اثرگذار، در زمینههای مختلف و بسیار متنوع سخن گفته و در پی آرمانها و اهداف مختلفی بوده است. درعینحال شاید بتوان گفت که شریعتی دارای یک گفتمان(دیسکورس) اصلی و چند گفتمان فرعی(خردهگفتمان) بوده، که هر کدام میتوانند دارای حکم جداگانهای باشند.
اگر زندگیی شریعتی و گفتههای مکرر او را ملاک داوری قرار دهیم، به روشنی در مییابیم که او همچون پیشگامانی مثل سیدجمال، و بهویژه اقبال، برای تحقق پروژهی اصلاح دینی از طریق "بازسازیی اندیشهی اسلامی"، طرح پیشنهادیی اقبال در کتابی از او به همین نام، تلاش میکرده است. او بر این گمان بود که اول باید اسلام را از دنیای جهل و خرافه نجات داد، و آنگاه مسلمانان را از انحطاط رهانید، و به تجدید تمدن اسلامی ـ ایرانی(البته جزء دوم این اصطلاح، یعنی ایران، به تناسب نگاه ملیی شریعتی به تمدن غنیی ایرانی، به اعتبار ایرانی بودن وی، است) اهتمام کرد.
کار شریعتی نیز در دو حوزه بود : روشنگری و روشنفکری. به اقتضای روشنفکری به کار اندیشهورزی و نواندیشی و نظریهپردازی میپرداخت، و به اقتضای روشنگری توجه زیادی به ارتباط با تودهها و آگاهی دادن به آنان داشت. زیرا او معتقد بود که توده(ناس ) متن هر نوع حرکت و تحولی است، و تا آنان به خودآگاهی و آگاهی نرسیده باشند، هیچ نهضتی(فکری یا سیاسی و اجتماعی) آغاز نمیشود، و در صورت آغاز شدن، به فرجام مطلوب نمیرسد. این جملهی او مشهور است که: هر انقلابی قبل از آگاهی فاجعه است. میتوان این نقش دوگانه را تحت عنوان "تدوین ایدئولوژی برای نخبگان و روشنفکران، و بردن همان آگاهیها به میان تودها و ناس" معرفی کرد. فراموش نکنیم که تعریف شریعتی از "ایدئولوژی" عبارت بود از آگاهیای که به گفتهی او ادامهی غریزه است، و این به کلی با تعاریفی که منتقدان شریعتی در این زمینه میگویند متفاوت است، و حتی میتوان گفت کاملاً با آن در تعارض است.
من این اصلاح دینی را، با دو حوزهی روشنفکری و روشنگری، گفتمان(اندیشه ـ آرمان ـ جهاد) شریعتی میدانم. اگر این تحلیل و شناخت من از شریعتی و گفتمان او درست باشد، روشن است که این گفتمان نه تنها امروز روزگارش به سر نیامده، بلکه هنوز کار جدی و مهمی در این قلمرو انجام نشده، و بههرحال، در بهترین حالت، در نیمهی راه هستیم.
اما شریعتی گفتمانهای فرعیی بسیاری دارد که میتوان آنها را نیز طبقهبندی کرد، و دربارهی هرکدام حکمی صادر کرد. شاید در هیچ یک از مقولات مهم فکری، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی، دینی، ادبی، هنری، و حتی اقتصادی نیست که شریعتی کموبیش در مورد آنها سخن نگفته، و دربارهی آنها به نوعی داوری نکرده باشد. از تاریخ تمدن و فرهنگ ایران باستان و میانه و جدید بگیرید، تا تاریخ قدیم و جدید جهان و منطقه، و از ادیان باستان بگیرید، تا اسلام و تشیع. قطعاً شماری از آنها درست و از نظر علمی و منطقی قابل دفاعاند، و شماری نیز غیرقابلدفاع و مردود، و بههرحال، قابل خدشه و نقد. از جمله گفتمان غلیظ شیعیی شریعتی، و گفتارهای رمانتیک و ادبیات انقلابیی وی در شرایط کنونی ایران و جهان اسلام مطلوب و مفید نیست، و از این رو، حتی به وسیلهی پیروان فکری و شاگردان او نیز دنبال نمیشود. البته ممکن است که آن ادبیات و شور انقلابی در شرایط دیگر به اضطرار احیا شود، و از این رو باز نقش مثبت و سازندهای ایفا کند..."
برگرفته از مقاله : بازخوانی اندیشه شریعتی نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : امید صحاف زاده ] [ Weblog Themes By : omid ] |